سلام بر مهدی صاحب الزمان
سلام بر همه عزیزان
دو روایت زیر به درخواست برادر عزیزمان امیر روشن ضمیر برای مستند شدن مباحث مربوط به عراق در عصر ظهور اورده می شود و در پست های بعدی بقیه روایات مستند اورده می شود تا بحث تکمیل گردد
براساس روایت زیر یک سفیانی عراقی داریم یک سفیانی شامی
امام باقر علیه السلام بدین صورت آورده است:
عن جابرالجعفی قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عن السفیانی فقال: و انی لکم بالسفیانی حتی یخرج قبله السفیانی، یخرج بارض کوفان، ینبع کما ینبع الماء فیقتل وفدکم، فتوقعوا بعد ذلک السفیانی و خروج القائم. .
از جابر جعفی روایت شده که وی گفت از حضرت امام باقر علیه السلام سؤال نمودم که سفیانی چه وقت خواهد آمد
حضرت در جواب فرمود: شما کجا سفیانی کجا! او به این زودی نخواهد آمد مگر اینکه پیش از او سفیانی دیگری پیدا شود که از سرزمین کوفه خروج نماید
سلام بر مهدی صاحب الزمان
سلام بر همه عزیزان
دو روایت زیر به درخواست برادر عزیزمان امیر روشن ضمیر برای مستند شدن مباحث مربوط به عراق در عصر ظهور اورده می شود و در پست های بعدی بقیه روایات مستند اورده می شود تا بحث تکمیل گردد
براساس روایت زیر یک سفیانی عراقی داریم یک سفیانی شامی
امام باقر علیه السلام بدین صورت آورده است:
عن جابرالجعفی قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عن السفیانی فقال: و انی لکم بالسفیانی حتی یخرج قبله السفیانی، یخرج بارض کوفان، ینبع کما ینبع الماء فیقتل وفدکم، فتوقعوا بعد ذلک السفیانی و خروج القائم. .
از جابر جعفی روایت شده که وی گفت از حضرت امام باقر علیه السلام سؤال نمودم که سفیانی چه وقت خواهد آمد
حضرت در جواب فرمود: شما کجا سفیانی کجا! او به این زودی نخواهد آمد مگر اینکه پیش از او سفیانی دیگری پیدا شود که از سرزمین کوفه خروج نماید و او به طور ناگهانی همانگونه که چشمه آب از زمین می جوشد از سرزمین کوفه سر در آورد و جمعیت شما و سران شما و بزرگان شما (شیعه) را بکشد و یا شما را فوج فوج و دسته دسته به قتل برساند پس بعد از او منتظر سفیانی و آمدن قائم آل محمد صلی الله علیه واله باشید.
بحارالانوار ح 52 ص 250 و الکتاب المبین ج 2 ص 133 و غیبت نعمانی ص 302 حدیث 8 طبع صدوق
این حدیث را مرحوم علامه ی مجلسی در کتاب بحارالانوار از غیبت نعمانی نقل نموده و به دنبال آن فرموده است:از این حدیث معلوم می شود که سفیانی متعدد است.
--------------------------------
بر اساس روایات خراب شدن مسجد براثا نشانه ای از ظهور
سلام بر همه عزیزان
اینک به حدیث مفصلى که درباره ى برخى از علائم ظهور واشاره به تخریب مسجد براثا و حرکت عده ای برای نبش قبر امیر المؤمنین علیه السلام و خروج سفیانی رسیده است توجه فرمائید:
مرحوم علامه ى مجلسى اعلى الله مقامه در کتاب بحار الانوار از محدث مشهور محمد بن مشهدى از جابر بن عبد الله انصارى روایت کرده است که گفت:
انس بن مالک، خادم رسول خدا صلى الله علیه وآله براى من نقل کرد که وقتى امیر المؤمنین علیه السلام از جنگ نهروان مراجعت نمود در (براثا) (که محلى بین بغداد وکاظمین بوده است) نزول اجلال فرمود، در آنجا راهبى بنام (حباب) در غارى منزل داشت، همین که راهب سر وصداى لشکر را شنید از غار بیرون آمد ولشکریان حضرت را که دید مضطرب گشت، با شتاب از کوه بزیر آمد وپرسید این کیست ورئیس این لشکر چه کسى است؟ گفتند این امیر المؤمنین علیه السلام است که از جنگ با اهل نهروان برگشته است.
حباب از میان لشکریان گذشت تا به خدمت امیر المؤمنین علیه السلام رسید، وگفت: السلام علیک یا امیر المؤمنین حقا حقا! حضرت فرمود: از کجا دانستى که من به حقیقت امیر مؤمنانم؟ حباب گفت: اینرا دانشمندان وعلماى ما بما اطلاع داده اند. حضرت فرمود: اى حباب، حباب گفت: شما از کجا دانستید که نام من حباب است؟ حضرت فرمود: حبیبم رسول خدا صلى الله علیه وآله این را به من خبر داده است. حباب گفت: دست خود را دراز کنید تا من با شما بیعت کنم (وانا اشهد ان لا اله الا الله وان محمدا صلى الله علیه وآله رسول الله وانک على بن ابى طالب وصیه): (من به حقیقت گواهى مى دهم که جز خداى یگانه خدائى نیست ومحمد صلى الله علیه وآله فرستاده ى اوست، وتو على بن ابى طالب وصى وجانشین او هستى).
حضرت پرسید حباب در کجا زندگى مى کنى؟ جواب داد در غارى که در این بلندى است منزل دارم، حضرت فرمود: از امروز به بعد در آنجا سکونت مکن، در اینجا مسجدى بنا کن وآن را به نام سازنده اش نامگذارى نما، پس مردى به نام (براثا) آن را ساخت وآن مسجد به نام او معروف گشت.
آنگاه فرمود: اى حباب از کجا آب مى نوشى؟ عرض کرد: یا امیر المؤمنین! در اینجا از دجله آب مى نوشم، فرمود: چرا در همین جا چشمه یا چاهى حفر نمى کنى؟ عرض کرد: یا امیر المؤمنین هر وقت چاهى حفر کردیم آبش شور بود. حضرت فرمود: در همین جا چاه حفر کن، وقتى حفر کردند سنگ بزرگى در آن پیدا شد که نتوانستند آن را بیرون بیاورند، خود امیر المؤمنین علیه السلام آن سنگ را در آورد وچون سنگ از جا کنده شد چشمه ى آب شیرین وگوارائى از زیر آن جوشید، آنگاه حضرت به حباب فرمود: بعد از این باید آب آشامیدنى تو از این چشمه باشد.
سپس فرمود: اى حباب، به زودى در جنب مسجد تو شهرى بنا مى شود (بغداد) که ستمگران بسیار فراوانى در آن باشند و(مردمش) بلاى بزرگى در پیش خواهند داشت. تا جائى که در هر شب جمعه هفتاد هزار عمل منافى عفت وزنا مرتکب گردند، وقتى ظلم وبلاى آنها زیاد شد، راه این مسجد را مى بندند، کسى این مسجد را خراب نمى کند مگراینکه کافر باشد، سپس آنرا دوباره تجدید بنا مى کنند، وآنگاه در مرتبه ى آخر وقتى که مسجد را خراب کردند سه سال مردم را از رفتن به حج منع مى کنند، وزراعتهاى آنها مى سوزد.
وخداوند مردى از اهل (سفح)(ویا بعبارت روشنتر: مرد سفاک وبى باک وخونریزى) را بر آنها مسلط مى کند، واو به هیچ شهرى وارد نمى شود مگر آنکه آن را خراب مى کند ومردم آن را مى کشد، سپس بار دیگر باز هم بسوى آنها برمى گردد. آنگاه مردم آن تا سه سال به قحط وغلا مبتلا مى شوند، وسختى ورنج زیادى به آنها مى رسد، وباز آن مرد سفاک وخونریز به جانب آنها برمى گردد سپس وارد بصره مى شود وهر خانه که بیابد ویران مى سازد وساکنین آن را به قتل مى رساند ومردمش را نابود مى کند، واین در موقعى است که خربه، (که نام جائى است در بصره) آباد ومسجد جامعى در آن بنا شده باشد در آن موقع هنگام نابودى (بصره) فرا مى رسد.
آنگاه به شهرى که (حجاج بن یوسف) آن را بنا کرده وآنرا (واسط) مى گویند، وارد مى شود، وبا آنجا نیز همانگونه که با بصره ومردم آن رفتار کرد، رفتار مى نماید، سپس متوجه بغداد مى گردد وبدون اینکه (به حسب ظاهر) با مردم آن کارى داشته باشد وارد آنجا مى شود سپس مردم آنجا بکوفه پناه مى برند ومردم کوفه در آن موقع هنوز از وى دچار ترس وهراس نشده اند (یعنى: کوفه تا آن وقت نسبت بجاهاى دیگر امن ترست).
ودر نسخه ى دیگرى است (مردم براى حفظ جان خود به سرعت به طرف کوفه مى روند تا خود را از مهلکه نجات دهند، زیرا هیچ شهرى مانند کوفه (که ظاهرا مراد از آن نجف اشرف است) امنیت ندارد.
(ثم یخرج هو والذى أدخله بغداد نحو قبرى لینبشه، فیتلقا هما السفیانى فیهزمهما ثم یقتلهما ویوجه جیشا نحو الکوفة)
بعد از آن، آن مرد سفاک، وکسى که او را با خود به بغداد آورده است به جانب قبر من روانه مى شوند تا آن را نبش کنند که در آن وقت با سفیانى روبرو مى شوند، وسفیانى با آنها مى جنگد وشکستشان مى دهد وسپس همه ى آنها را مى کشد ولشکرى به کوفه مى فرستد ومردى از اهل کوفه بیرون مى آید ومردم را پناه مى دهد وهر کس به او پناه برد، نجات مى یابد.
آنگاه لشکریان سفیانى وارد کوفه مى شوند ومردم آنجا را هر کس که ببینند مى کشند وکسى را باقى نمى گذارند، وتا جائى قتل عام مى کنند که حتى یک نفر از آنها از کنار (در) بزرگى که روى زمین افتاده است مى گذرد وآنرا مى بیند وبه آن اعتنا نمى کند، ولى بچه کوچکى را که مى بیند خود را به او مى رساند واو را مى کشد.
اى حباب! آگاه باش که در آن موقع کارهاى بزرگى به وقوع مى پیوندد که باید منتظر آنها بود، هیهات، هیهات که آشوبها همچون پاره هاى شب ظلمانى روى مى دهد. اى حباب آنچه را به تو گفتم به خاطر بسپار
خلاصه روایت:
سپس فرمود: اى حباب، به زودى در جنب مسجد تو شهرى بنا مى شود (بغداد) که ستمگران بسیار فراوانى در آن باشند و(مردمش) بلاى بزرگى در پیش خواهند داشت. تا جائى که در هر شب جمعه هفتاد هزار عمل منافى عفت وزنا مرتکب گردند، وقتى ظلم وبلاى آنها زیاد شد، راه این مسجد را مى بندند، کسى این مسجد را خراب نمى کند مگراینکه کافر باشد، سپس آنرا دوباره تجدید بنا مى کنند، وآنگاه در مرتبه ى آخر وقتى که مسجد را خراب کردند سه سال مردم را از رفتن به حج منع مى کنند...بعد از آن، آن مرد سفاک، وکسى که او را با خود به بغداد آورده است به جانب قبر من روانه مى شوند تا آن را نبش کنند که در آن وقت با سفیانى روبرو مى شوند، وسفیانى با آنها مى جنگد وشکستشان مى دهد وسپس همه ى آنها را مى کشد...
بحار الانوار، ج 52 ص 219-217 حدیث 80.
نظرات کاربران:
به نام خدا
سلام بر شما سید بزرگوار
پیش از شروع بحثم از شما بابت تحقیقاتی که برای پاسخ به سوال حقیر نمودید تشکر می کنم.
ارائه روایات از جانب حضرتعالی حقیر را بر آن داشت تا به بررسی روایات پرداخته و پاسخی شایسته داشته باشم.
(در آخر بحثم آدرس کتبی که مورد بررسی و مطالعه قرار داده و به آنها استناد می شود را ارائه می کنم.)
حال به بررسی روایات می پردازیم :
1- به کتاب بحار جلد 52 و الکتاب المبین دسترسی نداشتم اما روایت مذکور (روایت اول ) را در کتاب الغیبة النعمانی یافتم باب 18حدیث 8
:حدثنا ابو سلیمان احمدبن هوذة الباهلی قال : حدثنا ابراهیم بن اسحاق النهاوندی بنهاوند سنه ثلاث و سبعین و مائتین قال : حدثنا ابو محمد عبدالله بن حماد انصاری سنه تسع و عشرین و مائتین عن عمرو بن شمر عن جابر الجعفی قال : سألت ابا جعفر الباقر(ع) عن السفیانی فقال و أنَی لکم بالسفیانی حتی یخرج قبله الشیصبانی یخرج من ارض کوفان ینبع کما ینبع الما فیقتل و فدکم فتوقعوا بعد ذلک السفیانی و خروج القائم (عج) .
ترجمه محمد جواد غفاری : جابر جعفی گوید : از امام باقر (ع) در مورد سفیانی سوال کردم فرمود : چگونه ممکن است شما به سفیانی برسید تا آنگاه که پیش از او شیصبانی خروج کند او از سرزمین کوفان خروج می کند و همانند آب از زمین می جوشد و کاروان شما را می کشد پس از آن منتظر سفیانی و خروج قائم (عج) باشید.
با توجه به اینکه در حدیث فوق بر خلاف روایت عنوان شده توسط حضرتعالی ، در کلمه سفیانی و شیصبانی اختلاف است که احتمالا اشتباه شما از همین نقطه آغاز می شود و پس از آن اشتباه شما در ترجمه مطابق نظر حضرتعالی به پیش می رود چنانکه کلمه کوفان ( در حدیث سرزمین کوفان آمده ) به شهر کوفه تعبیر می شود که با نص صریح روایت در تناقض است (احتمالا منظور معصوم (ع) در روایت از عبارت ارض کوفان سرزمینی در عراق است چون در روایات دیگری می توان ردی از یک شیصبانی عراقی یافت . والله اعلم)
پس نتیجه اینکه روایت اول حضرتعالی اشاره معصوم (ع) به خروج شورشی دیگری به نام شیصبانی در نزدیکی ظهور حضرت ولیعصر (عج) است که در روایات دیگری نیز به آن اشاره شده است و اصلا به یک سفیانی در عراق منتج نمی شود ( پس این روایت برای تائید نظریه تعدد سفیانی کمکی نکرده بلکه آن را رد می کند )
البته برای رد این نظریه می توان به کتاب سفیانی و نشانه های ظهور چاپ موسسه موعود ص115 تا 135 و به طور اخص ص 120 مراجعه کرد که مطالب جالبی از کتب قدیمی به میان آمده ( از شبهات امویان در عهد خلافتشان تا گفته های شرق شناسی به نام وان فلوتن )
-حدیث دوم را در کتاب مهدی موعود (ترجمه بحار جلد 13 ) دیدم اولا در آخر این روایت ( در کتابی که حقیر در اختیار دارم ) چنین آمده : مولف گوید (علامه مجلسی ) که : نسخه ای که این حدیث را از آن نقل کردم مغشوش و مغلوط بود من هم آن را بدان طریق کردم و به تصحیح آن نپرداختم .
و همچنین در ذیل آن آمده : بنده حقیر (مترجم ) گوید : چون که عبارت حدیث را چنانچه مولف گفته مغشوش بود بلکه غلط صریح داشت ، لهذا معنی سه فقره از فقرات آن معلومم نگردید و از ترجمه آنها اعراض نمودم.
پس مشاهده می گردد که این روایت از نظر خود علامه مجلسی هم مورد تردید بوده است .
دوما : فارغ از تضعیف سندی و عدم تصحیح علامه حتی اگر گروه مورد اشاره روایت وجود داشته باشند در روایت گفته شده آنها از سفیانی شکست می خورند نه اینکه خودشان هم سفیانی باشند ( در مواجهه با سفیانی کشته می شوند )
پس در مورد روایت دوم هم این روایت دلیلی بر اثبات نظریه تعدد سفیانی نبوده و حتی نافی این نظریه نیز خواهد بود ( چون لزومی ندارد که هر شورشی در عصر ظهور سفیانی نامیده شود )
سوما : کامنت حضرتعالی حقیر را به بررسی روایات مربوط به سفیانی واداشت که در این بررسی ها ( در ذیل خواهد آمد ) بیش از 200 حدیث را مورد مطالعه قرار دادم که در هیچ کدام از آنها ، از سفیانی با عبارت جمع و یا تعدد سفیانی اثری نبود.
منابع : 1- ترجمه و متن غیبت نعمانی ، ترجمه محمد جواد غفاری ، انتشارات دار الکتب الاسلامیه - چاپ اول 1387
2- مهدی موعود (ترجمه بحار الانوار جلد 13 ) نسخه 2 جلدی ، جلد دوم ، ترجمه مرحوم حسن بن محمد ولی ارومیه ای ، انتشارات مسجد مقدس جمکران - چاپ 11 - بهار 1389
3- سفیانی و نشانه های ظهور ، محمد فقیه ، ترجمه سید شاهپور حسینی ، موسسه موعود - چاپ دوم - 1384
4- غیبت امام مهدی (عج) از دیدگاه امام جعفر صادق (ع) ، ثامر هاشم عمیدی ، ترجمه عبدالله امین پور - موسسه موعود - چاپ دوم - 1388
5- روز رهایی ( یوم الخلاص فی ظل القائم المهدی (عج) ) ، کامل سلیمان ، ترجمه علی اکبر میرزایی ، انتشارات اشکذر - چاپ اول - 1390
رصد دقیق حوادث منطقه و لحاظ نمودن شرایط روایی نشان از کیاست شما سید بزرگوار است .ان شاءاله که در نظر باری تعالی و وجود نازنین حضرت بقیة اله (عج) مقبول واقع شود. ما نیز منتظر تحلیل های پر از امید و البته هوشمندانه شما هستیم و از تحلیل های زیبای شما مستفیض می شویم اگر وقت گرانبهای خود را بیشتر در این عرصه بگذارید .
به امید تحقق وعده قریب حق
یا علی
امیر روشن ضمیر
. سپس حوادث بعد از خود را ذکر نمود و شهادت امام حسین علیه السلام و زید بن علی (رضوان الله علیه) و سوزاندن جنازه ی او و به باد دادن خاکسترش را بیان فرمود و گریه کرد. و آنگاه زوال بنی امیه و سلطنت بنی عباس را به مردم تذکر داد و سپس حوادث بعد از آن را به مردم خاطر نشان ساخت و چنین فرمود:
«اولها السفیانی و آخرهاالسفیانی،
فقیل له: و ما السفیانی و السفیانی؟»
فقال علیه السلام: السفیانی صاحب هجر و السفیانی صاحب الشام»
اول آن فتنه ها سفیانی و آخر آن نیز سفیانی خواهد بود.
از آن حضرت پرسیدند سفیانی اول کیست؟ و سفیانی دوم کدام است؟
فرمود: سفیانی اول صاحب هجر و سفیانی دوم صاحب شام است.آنگاه آن حضرت ذکر پادشاهان بنی عباس را از قول رسول الله تجدید کرد و سپس از شیعیان و دوستان خود یادی ک
انگاه آن حضرت ذکر پادشاهان بنی عباس را از قول رسول الله تجدید کرد و سپس از شیعیان و دوستان خود یادی کرد و از آنها تمجید نمود و فرمود:
آنها در نزد مردم کافر و در نزد خدا از خوبانند، پیش دروغگو ولی نزد خدا راستگویانند در نزد مردم پلید اما پیش خدا پاکیزگانند، در نزد مردم ملعون وپیش خدا نیکانند پیش مردم ظالم اما نزد خدا عادلند، آنان به وسیله ایمان رستگارند، اما منافقین زیان کارند و این شرح حال شیعه ی آن حضرت است.
در (اقرب الموارد) می نویسد: هجر شهری است نزدیک مدینه، و جمیع زمین بحرین را هجر می گویند. و در لسان العرب می گوید: هجر شهر معروفی است در بحرین.
منبع :الملاحم و الفتن ص 136 باب 59 طبع منشورات الرضی.
سلام آسید چه خبر؟خوبید؟شماره همراهتون رو لطف میکنید؟
اگه واقعا بیطرف هستی ، پس در مورد حکومت بنی عباس در آخر زمان هم مطلب بزار. تا یه سری حقایق حداقل برای خودت روشن بشه
سلام سید مث اینکه قسمت نیس برات نظر بذارم هرچی نوشته بودم پرید کلی درد دل کرده بودم خلاصه مطلب اینکه بازم بنویس اینجا توسایتهای دیگه یا...
مطالبت جهت دهنده وروشنگر اتفاقات بود وانصافا کمترین دخالت احساسات رو دراون میدیدم
در راستای تذکر شما شبکه ایران حذف و دو سایت ووبلاگ اضافه گردید
یا منصور امت
سلام سید
قبلنا که توسایت ظهور مطلب میذاشتی وما ازش استفاده میکردیم خیلی هم خوب بود
بعد که آمدی اینجا وتو اون سایت فعالیتت روقطع کردی این هم بماند
یه سری مطلب میذاشتی وبرا ادامه مطلب رمز میذاشتی .ماهم هرچی درخواست رمز کردیم ندادی اینم بماند
حالا چرا اصلا مطلب نمینویسی؟
مطالبت روکه میخوندم مشخص بود پشتش مطالعه ومحاسبه قرارداره نه اینگه مث یه سری افراد تا یه حدسی به ذهنشون رسید بیان تو نت منتشر کنن
بنویس عزیز بنویس
آها ریکاورش کردم!!!!
یه مطلب دیگه .سید یه دستی به سر وروی لینکهت بکش خیلیاش بیات شده قیلتره یامث شبکه ایران تغییر ماهیت دادن
همیشه موفق ومنظر واقعی باشی
ممنون از نظر لطفتون اگر مطلبی درست بوده از درستی روایات اهل البیت بوده و اگر اشتباهی بوده از تحلیل اشتباه سید بوده
حق بگو ولی هر حقی را نگو
دل شکسته ام
اگر توفیق شد مفصل جواب خواهم داد
به امید روزگار رهایی
سلام علیکم وخداقوت به شما رزمندگان جنگ نرم،امیدوارم درسایه الطاف امام زمان(عجل الله فرجه)موفق وپیروز باشید،وروز به روز شاهد موفقیت شما درجنگ نرم باشیم ، إن شاءالله رهروی راه شهداء وامام شهداء ومقام عظمای ولایت امام خامنه ای باشیم
Good post. I absolutely appreciate this website.
Thanks!
A design like yours with a few simple tweeks would really make my blog jump out.
Please let me know where you got your design. Kudos
نوشتن دیدگاه